متینمتین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

فرشته های آسمونی

بدون عنوان

               امروز برای اولین بار با حرکات نرم و قشنگ تو از خواب بیدار شدم  جیگل مامان     انگار دستت رو مشت کرده باشی و اون رو آروم تکون بدی.   آخه می دونی تا دیروز تو همش یا محکم به زیر یا بالای دلم می زدی یا یه دفعه می چرخیدی.    فکر کنم حسابی بازیگوشی مامانم . ...
27 مرداد 1392

دختر بودن یا پسر بودن. مسئله این است.

  اینجا توی قلب من یه جشن برپاست یه جشن باشکوه و بزرگ به بزرگی اتفاقی که درونم جریان داره. به بزرگی اتفاقی که قهرمانش تو هستی کوچولوی من. عزیز من مامان می خواد یه رازی رو با همه در میون بذاره ولی دوست داره تو فعلا گوشاتو بگیری تا از این قسمتش خبر دار نشی. راستش من هیچ وقت فکر نمی کردم که صاحب پسر بشم یعنی تو تصورات و رویاهام همیشه دختر بود. ولی از وقتی که خدا فرصت بودن رو به تو عزیز دلم داد و موهبت مادری رو به من با خدای خودم عهد کردم که فقط سلامتت برام مهم باشه و به دختر یا پسر بودنت فکر نکنم. نمی دونم چرا همش فکر می کردم و شاید الان هم با وجود تمام تلاشم برای پاک کردن این تصور از ذهنم این تفکر رو دارم که دختر باوفاتر از پسر هست ...
18 مرداد 1392

عیدتون مبارک

                     پسرگلم اولین عید فطرت مبارک. درسته که هنوز تو دل مامانی ولی تکون خوردنای کوچولوت بهم می فهمونه که  موجود نازنینی تو وجودم هست که هر ساعت وجود خودش رو بهم ثابت می کنه. مهربونم عیدت مبارک. عید تمام نی نی کوچولوها و مامانای مهربونشون هم مبارک. از ته دل آرزو می کنم خدا از همه عباداتشون رو خالصانه قبول کرده باشه و همه مورد آمرزش خداوند قرار گرفته باشیم.  آمین یا رب العالمین                       &nbs...
17 مرداد 1392
1